فریب از یک سو و سادهاندیشی از سوی دیگر است اگر گمان شود که «نظم نوین جهانی» و یا همان «حکومت جهانی، به رهبری امریکا»، فرآیند رشد علمی بشر و نظریههای نوین سیاسی و اجتماعی اندیشمندان، اوج لیبرال دموکراسی و … بوده و سیاستمداران نیز نقشآفرینان اصلی تحقق آن هستند. بلکه تصمیمی است که بیش از دو نیم قرن پیش، توسط چند سرمایهدار یهودی اخذ و بنیانگذاری شد و هم چنان توسط چند سرمایهدار، پیگیری میشود.
تاریخ درج ۲/ اسفند/ ۱۳۹۷ – به روز شده: ۲۴/آذر/ ۱۳۹۹
ایرانپیان / سازمانهای اداره کننده جهان: مایر آمشِل روچیلد «Mayer Amschel Rothschild »، یهودی آلمانی، بنیانگذار این خانوادهی حاکم بر اقتصاد و سیاست جهان میباشد. همان که در سال ۱۷۷۳، یک گروه ۱۳ نفره را برای پایهگزاری «حکومت واحد جهانی»، تشکیل داد و با اتحاد با فراماسون انگلیس، قدرت سرمایه و سیاست رعب و وحشت فراماسونی را برای نظام سلطه، با هم پیوند داد.
او کار را با ورود به عرصهی بانکداریِ شبکهای آغاز نمود. از چهار پسر خود، یکی را در فرانکفورت نگهداشت و سه نفر دیگر را به شهرهای متفاوت اروپایی فرستاد تا بتواند این زنجیره را محکم به هم ببافد.
وقتی در فامیل حقیقی و یا حقوقی، پای منافع مشترک به میان آید، دیگر منافع شخصی یا ملی، مطرح نخواهد بود. همین سیاست است که امروزه شاهدیم بسیاری از سران سیاسی در کشورهای گوناگون، حرص دفاع از منافع امریکاییها یا اروپاییها را دارند، چرا که کم یا زیاد، با هم فامیل (شریک) شدهاند.
از سیاستها و تاکیتکهای روچیلدها برای حفظ سرمایه، ازدواج فامیلی بود که امروزه به شکل ازدواج اشخاص یا پیوند بانکها و یا شرکتها، نقش تعیین کننده را ایفاد میکنند. وقتی در فامیل حقیقی و یا حقوقی، پای منافع مشترک به میان آید، دیگر منافع شخصی یا ملی، مطرح نخواهد بود. همین سیاست است که امروزه شاهدیم بسیاری از سران سیاسی در کشورهای گوناگون، حرص دفاع از منافع امریکاییها یا اروپاییها را دارند، چرا که کم یا زیاد، با هم فامیل (شریک) شدهاند.
دستورالعمل فامیلی این بود که فرزندان پسر (نوه، نتیجه و …) فقط با دخترانی از خاندانهای سلطنتی و یا بزرگترین سرمایهداران در کشورهای اروپایی ازدواج کنند. این دستور العمل، نه تنها سبب “نفوذ” تعیین کننده در مراکز قدرت و سرمایهداری میگردید، بلکه ارث و میراثهای کلان را نیز نصیب فامیل روچیلد میکرد. چنان که ثروت ملکه ویکتوریا در انگلیس نیز به ثروت این خانواده افزوده شد.
روچیلدها، از همان آغاز ابتدای فعالیت اقتصادی به منظور سلطهی سیاسی، از قدرت مانور بانکی خود برای اخذ و اعطای وام، گرفتن اوراق قرضه دولتی و تجارت شمش، نهایت بهره را بردند و به سرعت در مقیاسی بسیار بزرگ در سطح اروپا، در بخش معادن و حمل و نقل بینالمللی سرمایهگذاری کردند.
اولین بانکها:
«Amschel Mayer Rothschild» – (۱۷۷۳–۱۸۵۵)، بانک آلمان؛
«Salomon Mayer Rothschild»- (۱۷۷۱–۱۸۵۹)، بانک اتریش؛
«Nathan Mayer Rothschild » – (۱۷۷۴–۱۸۵۵)، بانک انگلیس،
«Carl Mayer Rothschild » – (۱۷۸۸–۱۸۵۵)، بانک ناپولی (ایتالیا)؛
« James Mayer Rothschild» – (۱۷۹۲–۱۸۶۸)، بانک فرانسه،
و دهها بانک بزرگ و کوچک دیگر در کشورهای متفاوت.
بانکهای فعلی فامیل روچیلد:
از امریکا گرفته تا زامبیا و زیمبابوه، کشوری نیست که نامش در فهرست بانکهای متعلق یا تحت کنترل خانواده روچیلد نیامده باشد، لذا ارائه فهرست از تمامی آنها، کار بسیار دشواری است. از جمله بزرگترین بانکها، عبارتند از:
امریکا: Federal Reserve Bank of New York – انگلیس: Bank of England – فرانسه: Bank of France – آلمان» Deutsche Bundesbank – دانمارک: National Bank of Denmark – فنلاند: Bank of Finland – اتریش: Austrian National Bank – کانادا: Bank of Canada – برزیل: Central Bank of Belize – اتحادیه اروپا: European Central Bank – و … .
نکتهی قابل توجه آن که سرمایهگذاری خانواده روچیلد، در بانکهای مرکزی یا بانک ملی هر کشوری میباشد، نه بانکهای متعددی که نامهای گوناگون توسط بخش خصوصی تأسیس شده است. گفته میشود که در سال ۲۰۰۰، فقط بانک مرکزی هفت کشور در جهان تحت مالکیت یا کنترل این خانواده نبوده است؛ و گفته میشود این تعداد در سالهای بعدی، به سه کشور تقلیل یافته است.
این هفت کشور را «ایران، عراق، افغانستان، لیبی، سودان، کوبا، و کره شمالی» نام بردند، یعنی دقیقاً همان هفت کشوری که هدف ستیزهجویانهی سیاسی، اقتصادی، نظامی، تبلیغاتی و … امریکا قرار دارند و گفته میشود که در سال ۲۰۱۱، لیبی و سودان از این فهرست خارج شدند، چرا که فامیل روچیلد موفق شد بانکهای اصلی در این دو کشور تأسیس کنند.
بانک جهانی (صندوق بین المللی پول) The World Bank – IMF
در اواخر قرن ۱۹، ثروت و قدرت از اروپا به امریکا منتقل شد و روند سلطهی اقتصادی هم چنان ادامه یافت تا با تأسیس بانک جهانی (صندوق بینالمللی پول) و سازماندهی تجارت جهانی (WTO)، شکل کامل و نهایی خود را پیدا کرد.
سرمایهگذار اصلی بانک جهانی، با فامیل روچیلد است و البته فقط ۴۰ شریک عمده، از بانکهای قدرتمند جهانی (غمدتا اروپایی) دارد که در بیشتر آن بانکها نیز یا سهامدار کلان هستند و یا بانک (با معاملات اعتباری و …)، از یک سو فامیل و از سوی دیگر، تحت کنترل کامل این فامیل میباشد. و البته ظاهر ساختار بانک جهانی این است که دولتها عضو آن هستند و ظاهرا در حال حاضر، بیش از ۱۷۰ کشور عضو آن میباشند.
فامیل ۵۰۰ تریلیون دلاری:
اگر چه در مجامع و رسانهها، نام روچیلد و راکفلر را معمولاً بعد از امثال بیل گیتس یا لاری الیسون و … میآورند، اما نباید غافل شد از این که اولاً: در فهرستها، نام اشخاص و سرمایههای اشخاص را ردیف میکنند، و حال آن که امروزه سرمایهداری به شکل فامیلی اداره میشود؛ و ثانیاً این ترتیب فهرستها، برای آن است که اذهان عمومی، با اداره کنندگان اصلی جهان آشنا نشوند، یعنی نقش اصلی که صبغهی سیاسی دارد، پشت پرده بماند.
مراکز آماری و خبری، سرمایهی خانواده (فامیل) روچیلد را ۵۰۰ تریلیون دلار اعلام میکنند و تازه این رقمی است که با جمع زدن سرمایهها و سرمایهگذاریهای آشکار و قابل محاسبه به دست میآید.
بانک، اقتصاد و سیاست سلطه (جنگ نیابتی):
امروزه سرمایهداری و سرمایهگذاری، چه توسط دولتها و چه توسط شرکتهای ملی و یا شرکتهای چند ملیتی، در چنبرهی سیستم بانکی و بانکداری احاطه شده است.
امروزه بانکها، نقش اصلی را در چگونگی اقتصاد یک کشور ایفا میکنند و اقتصاد نیز ثبات و یا تزلزل دولتها و حتی حکومتها (رژیمهای سیاسی) را کوک کرده و رقم میزند؛ و در این اصل مسلم، هیچ فرقی بین امریکا، انگلیس، آلمان، روسیه، چین …، یا ایران، عراق و افغانستان و … وجود ندارد.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان، بانکها، نقش لشکر عظیم و قدرتمند پیوند فراماسون و صهیونیسم بینالملل، در “جنگ نیابتی” را بر عهده دارند و سیاستمداران، هموار کنندگان بستر قانونی تصمیمات آنها میباشند.
امروزه در بیشتر کشورهای جهان، بانکها، نقش لشکر عظیم و قدرتمند پیوند فراماسون و صهیونیسم بینالملل، در “جنگ نیابتی” را بر عهده دارند و سیاستمداران، هموار کنندگان بستر قانونی تصمیمات آنها میباشند.
تمامی تعاملات بین المللی، برای اقتصاد است، چنان که تمامی جنگها و تحریمها به خاطر اقتصاد است و اقتصاد نیز در کنترل بانکها (سرمایهداران اصلی) میباشد.
چاپ پول با پشتوانه، بیپشتوانه، طلا، ذخایر ارزی، اوراق بهادار یا قرضه، سهام، وام، اعتبار، سرمایهگذاری در تمامی صنایع بالادستی یا پایین دستی، بازرگانی و صادرات و واردات … و بالاخره اشتغال، همه در چوب سیاستهای بانکی شکل میگیرد و بانکهای جهان، عمدتاً در مالکیت چند خانواده قرار دارند که در رأس آنها، خانواده روچیلد میباشد.
ناتانیل چارلز یاکوب (یعقوب) روچیلد – Nathaniel Charles Jacob Rothschild
چارلز یاکوب روچیلد، امروز لیدر این فامیل است. او را بانکدار بزرگ در بریتانیا میشناسد، اما قابل توجه آن که همچنان رییس افتخاری مؤسسه «تحقیقات سیاسی یهود – Jewish Policy Research» میباشد. سرمایه شخصی او را در حال حاضر ۵۰ تریلیون دلار بیان میدارند.
توضیح: مؤسسه تحقیقات سیاسی یهود، با نام اختصاری (JPR)، اتاق فکر یهود قلمداد میشود که مرکز آن در شهر لندن است، عمدتاً کار خود را بر یهودیان امریکا و انگلیس و سپس اروپا متمرکز کرده است.
از عمده فعالیتهای (JPR)، تولید نظریهها و فلسفههای جامعهشناسی، در راستای توجیه نظام سلطه به رهبری امریکا (صهیونیسم بینالملل) میباشد و در همین راستا، کنگرهها و سخنرانیهای بسیاری با میزبانی و نقشآفرینی به اصطلاح متفکرانی چون: رابی لرد ساکس «Rabbi Lord Sacks» – جیمز ولفنسون « James Wolfenson » – پروفسور جاناتان سارنا « Professor Jonathan Sarna » و بالاخره پروفسور زیگموند باومن « Professor Zygmunt Bauman »، برگزاری کرده است. این نظریات سفارشی، پس از تولید، با قدرت پشت پرده، از طریق دانشگاهها، اساتید، کتب، کنگرهها … و بالاخره رسانهها و فضای مجازی، به اختیار و به اجبار، به اذهان عمومی القا میشود.
روچیلد در سال ۱۹۶۳، یک بانک بزرگ خانوادگی برای خود و پسرانش، به نام (N M Rothschild & Sons) در لندن تأسیس نمود. در ۱۹۸۰ به دلیل اختلافات خانوادگی، سهام خود در این بانک را فروخت و به همراه پسرعمویش، شرکتهای سرمایهگذاری و اعتباری (RIT) و (PLC) را بنیانگذاری کرد و البته ضمن بورس، وارد تجارت توتون و تنباکو نیز شد.
روچیلد رییس هیئت مدیره (RIT) در شریک سرمایهگذاری خود (PLC) است که بزرگترین سرمایهگزار در بورس اوراق بهادار لندن، با دارایی خالص ۲ میلیارد پوند میباشد. او ضمناً عضو شورای مایملک و داراییهای پرنس چارلز انگلیسی و نیز عضو هیئت مشاوره (The Blackstone Group) میباشد.
روچیلد، در سال ۲۰۰۳ با فرد قدرتمند صنعت نفت روسیه، یعنی میخائیل خودورکوفسکی (Mikhail Khodorkovsky) به توافق رسید تا او تمامی سهام خود را قبل از دستگیری، به روچیلد واگذار نماید و پس از آن خرید سهام کم یا زیاد در صنعت نفت نیز در قلمروی سرمایهگذاریهای او قرار گرفت. اگر چه بانکداری، و اداره جهان در راستای تحقق «نظم نوین جهانی»، هم چنان پیشه و شهرت اصلی اوست.
ناپدید شدن هواپیمای بویینگ مالزی:
ناپدید شدن مرموزانه بویینگ (MH370) مالزی را بیارتباط با روچیلد ندانستهاند، چرا که چهار نفر از اعضای ثبت اختراع (KL-03) در این هواپیما بودند که البته همگی کشته شدند.
گفته شده: از شرکتهای متعلق به او، «Freescale Semiconductor» میباشد که از مخترعین بازوی میکرو کنترلی (KL-03) که نسخه جدید (KL-02) میباشد. گفته میشود سقوط این هواپیما، با طراحی و سوء استفاده این شرکت، به منظور رسیدن به ثبت اختراع به نام خودش اتفاق افتاد.
مرتبط:
۱۳ خانوادهی اداره کننده جهان / طراحان و مدیران اصلی “نظم نوین جهانی” – قسمت اول
روز خوش
آیا اینها پیرو نظریه توطئه نیست ؟ اینکه بسیاری از سرمایه داران گردانندگان سیاست های جهانی هستند شکی در آن نیست اما به نظرم این نظریه کمی مبالغه آمیز است اگر میشود بیشتر توضیح دهید