آیا سیاستگذاری برای اقتصاد جهان، بدون کنترل ممکن است؟ آیا کنترل بدون اطلاعات، اشراف و سلطه بر تمامی معاملاتی که در سطح جهان اتفاق میافتد ممکن است؟ آیا آیا کنترل و کسب اطلاعات دقیق و به روز و سلطه، بدون نفوذ همه جانبه در بدنهی اقتصاد خُرد و کلان کشورها و تصمیمسازان ممکن است؟ کدام سازمانی مسئولیت طراحی برای اقتصاد جهان را بر عهده دارد و چه کسانی در رأس آن قرار دارند؟
The Group Of Thirty / Designers of the world economy
ایران پی ان – سازمانهای اداره کننده جهان: گروه ۳۰ / طراحان اقتصاد جهان
آیا دولتها در تصمیمگیریهای کلان مستقل هستند؟
آیا دولتهای بزرگ ماسونی و صهیونیستی در چارچوب کابینه و مجلس تصمیم میگیرند که با کدام کشور در چه سطحی تعاملات اقتصادی داشته باشند و یا کدام کشور را در چه موادری و برای چه مدتی تحریم کنند و یا چه امتیازاتی اخذ یا اعطا کنند؟
چرا به رغم آن که امریکا با هزاران میلیارد بدهی ورشکستهترین کشورهاست، هنوز «دلار» تعیین کننده تمامی ارزشهای اقتصادی و محور پولی جهان است؟
چارپوب «بستههای ریاضتی» در کجا تعریف و تعیین میشود و حتی به کشورهای عضو اتحادیه اروپا، چون: ایتالیا – اسپانیا – رومانی – یونان … و کشورهایی چون اکراین تحمیل میگردد و حتی به قیمت سقوط دولتها و یا اعتراضات سراسری در کشورها، اِعمال میگردد؟
چرا در کشورهای غیر متعهد، نظامهای سیاسی مستقل یا نیمه مستقل، کشورهای مقابله کننده با نظام سلطه نیز [به رغم مقاومتها] – ناگهان تحولاتی رخ میدهد و تصمیماتی اتخاذ شده و به اجرا در میآید که در نهایت به نفع نظام سلطهی امریکاست؟
اینها همه سؤالاتی است که در مطالعه و بررسی تحولات «اقتصادی – سیاسی» جهان، باید مورد توجه قرار گیرد.
نباید گمان داشت که جهان با چند شعار و توسط چند رییس جمهور و مجلس و در نهایت چند سرمایهدار در کشورهای قدرتمند جهان اداره میشود و نباید باور کرد که جهت حرکت در عرصههای فرهنگ، اقتصاد، سیاست، روابط بینالملل، رسانهها و …، پیرو نظریات جدید «ایسم»سازان میباشد. بلکه نظام سلطه، نه اتفاقی پدید میآید و نه با شعارهای وعدهای یا تهدیدآمیز محقق میگردد و نه عروسکهای روی سِن، نقشی در تدوین سناریو و کارگردانی آن دارند.
نظام سلطه، که جهانیسازی را دنبال میکند، از جنبهی نظری و اعتقادی، نه لاییک است و نه سکولار، بلکه معتقد به همان شیطانپرستی متعصبانهی «فراماسون» میباشد و از جنبهی عملی نیز به رفتارهای کلیشهای در روابط حسنه یا غیر حسنهی بینالملل، تحریم یا تهدید، حمله نظامی یا کم و زیاد کردن تعاملات اقتصادی و تجاری بسنده نمیکند، بلکه صدها سازمان قدرتمند در عرصههای گوناگون تشکیل گردیده تا طراحی و برنامهریزی همسو در تحقق هدف نهایی را طراحی و برنامهریزی نمایند و دولتها و مجلسها، فقط مجرای قانونی کردن این تصمیمات و ابزار اجرایی آنها میباشند.
گروه ۳۰ – The Group of Thirty :
یکی از این سازمانها، گروه ۳۰ The Group of Thirty میباشد.
در بیانیههای رسمی اعلام شده است: «گروه سی با هدف تعمیق درک درستی از مسائل اقتصادی و مالی بینالمللی، به بررسی واکنشهای بینالمللی نسبت به تصمیمات گرفته شده در بخشهای دولتی و خصوصی جهان پرداخته و گزینههای مناسب را در اختیار دست اندرکاران بازار و سیاست گذاران، قرار میدهد».
شکل و اهداف ظاهری این گروه، نه تنها بسیار علمی و موجه، بلکه کاملاً لازم و ضروری به نظر میرسد و بیانگر تصمیمات مطالعه و کارشناسی شده در سطوح بالای اداره جهان میباشد.
انجام تمامی این امور، مستلزم برخورداری از انواع سازمانهای نهان و عیان در زیر مجموعه و نیز به کارگیری انواع شیوههای علمی و غیر علمی و حتی جاسوسی یا نظامی میباشد. تطمیع و یا تهدید نظامات حاکم بر ممالک و سران آنها، کار راحت و سادهای نیست.
اما،همگان میدانند که نه اطلاع از تمامی معاملات بخش دولتی و خصوصی در جهان به راحتی امکان پذیر است؛ نه مطالعهی واکنشهای بینالمللی در قبال تصمیمات دولتها، بانکها و شرکتهای اقتصادی کلان به سهولت انجام میپذیرد و نه میتوان بدون برخورداری از نفوذ لازم در دولتها، راهکارهای مناسب را دیکته نمود. بلکه انجام تمامی این امور، مستلزم برخورداری از انواع سازمانهای نهان و عیان در زیر مجموعه و نیز به کارگیری انواع شیوههای علمی و غیر علمی و حتی جاسوسی یا نظامی میباشد. تطمیع و یا تهدید نظامات حاکم بر ممالک و سران آنها، کار راحت و سادهای نیست.
در تعریف گفته میشود: «کار گروه سی (The Group of Thirty )، بررسی ساختار فعلی و آیندهی سیستم مالی جهان، به همراه ارائهی توصیههای عملیِ مستقیم، به جوامع سیاستگذار در بخش دولتی و خصوصی میباشد»؛ اما تردیدی نیست که نه ساختار فعلی جهان را میتوان به راحتی مطالعه کرد و نه ترسیم ساختار آینده جهان کار سادهای است و نه سیاستگذاران بخشهای خصوصی و دولتی در جهان صرفاً با «توصیه»، تغییر روش و ساختار میدهند.
بله، در واقع کار اصلی این گروه، طراحی و تدوین روشهای سلطهی اقتصادی بر جهان میباشد.
بدیهی است که طراحی، برنامهریزی میخواهد و اجرای برنامه نیز مستلزم برخورداری از زمینهی پذیرش و ابزار اجرایی میباشد و در صورت تخلف از تبعیت، ابزار فشار قدرتمند نیز لازم است
اما بدیهی است که طراحی، برنامهریزی میخواهد و اجرای برنامه نیز مستلزم برخورداری از زمینهی پذیرش و ابزار اجرایی میباشد و در صورت تخلف از تبعیت، ابزار فشار قدرتمند نیز لازم است. حال خواه ابزار اقتصادی چون: بانکها، نفت، نرخ طلا و ارز، صندوق بینالمللی پول، وال استریت و سرمایهداران کلان بخش خصوصی و … باشند – خواه تغییر رویکرد بازار کشورها به صنعت، کشاورزی، معادن، گردشگری یا … باشد و خواه تعاملات سیاسی، تحریم، جنگ، تحرکات جاسوسی در سطوح بالای مدیریتی …، با هدف و صبغهی اقتصادی. و گروه سی (۳۰) عهدهدار این مسئولیت خطیر میباشد.
اعضای اصلی گروه ۳۰:
اگر چه اعضای این گروه نیز مانند کنفرانس بیلدربرگ، تغییراتی دارد، اما اولاً اعضای ثابتی نیز دارد و ثانیاً جایگاه اعضای جدید، در طبقه ماسونی و نیز جایگاه تأثیرگذاری هیچ تغییری ندارد و ثالثاً مانند سایر سازمانها، راکفلر بنیانگذار آن بوده و در رأس هرم قرار دارد. اما سایر اعضای اصلی:
(Paul Adolph Volcke jr.) رییس اسبق گروه:
پل آدولف وُلکر جونیور (Paul Adolph Volcke jr.) – متولد سپتامبر ۱۹۲۷ در نیوجرسی – یهودی متعصب و اقتصاد دانی که در مهار تورم بیرویه امریکا در طی سالهای هفتاد تا هشتاد، نقش اصلی را ایفا کرد.
وی در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر، رییس بانک فدرال رزرو بود و در دوران رونالد ریگان نیز (۱۹۷۹ – ۱۹۸۷) در این ریاست باقی ماند و در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما نیز به ریاست بازیابی هیئت مشاوران اقتصادی منصوب گردید. وُلکر هم چنین ریاست افتخاری پروژه مشترک «عدالت جهانی» را بر عهده دارد.
وی هم چنان ریاست افتخاری گروه سی و نیز کمیسیون سه جانبه (لینک) و هم چنین ریاست خانه بینالمللی در شهر نیویورک را برعهده دارد.
(Jacob A. Frenkel) – رییس هیئت امنا:
جاکوب (یعقوب) اِ. فرنکل (Jacob A. Frenkel) – متولد ۱۹۴۳ – اهل اسرائیل و مقیم امریکا – رییس هیئت مدیره جیپی مورگان (JPMorgan Chase International).
وی از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، مدیر عامل شرکت امریکایی بین الملل INC – (American International Group, Inc.) بود و در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ نیز رییس هیئت مدیره مریل لینچ اینترناشنال (Merrill Lynch International) بود و بین سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۰ نیز ریاست بانک اسرائیل را بر عهده داشت و طی این مدت توانست با کاهش نرخ تورم، دستیابی به ثبات قیمت، آزادسازی بازارهای مالی اسرائیل، از بین بردن کنترل ارز خارجی و بالاخره یکپارچه سازی اقتصاد، اسراییل ورشکسته را به سیستم مالی جهانی پیوند دهد.
دکتر فرنکل، بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۱، مشاور اقتصادی و مدیر تحقیقات صندوق بینالمللی پول بود و بین سالهای ۱۹۷۳ و ۱۹۸۷ کرسی استادی در دانشگاه شیگاگو و رشته اقتصاد بینالملل را از جانب دیوید راکفلر به دست آورد و هم چنین سردبیر مجله اقتصادی – سیاسی (The Journal of Political Economy) شد.
فرنکل هم چنین عضو انجمن اقتصاد سنجی – عضو افتخاری آکادمی هنر و علوم امریکا – عضو هیئت مشاوره اقتصادی بانک فدرال رزرو نیویورک – عضو هیئت امنای باشگاه اقتصادی نیویورک – عضو هیئت مدیره دفتر ملی تحقیقات اقتصادی جامعه ژاپن و مؤسسه اقتصاد بین الملل پیترسون – عضو کمیسیون سه جانبه – عضو مؤسسه آسپن ایتالیا و نیز عضو شورای امریکا و ایتالیا – عضو مشورتی بخش بین الملل بانک توسعه چین و عضو هیئت نظارت موسسه پژوهشهای اقتصادی فریدمَن بکر و … میباشد.
وی که دوره لیسانس و فوق را در دانشگاه اورشلیم به پایان رسانده و دکترای خود را از دانشگاه شیکاگو اخذ کرده است، تألیفات بسیاری در اقتصاد دارد.
(Jean-Claude Trichet) – ژان کلود تریشه، عضو هیئت مدیره که در بخش کمیسیون سه جانبه (به عنوان ریاست ضلع اروپایی)، کاملاً معرفی شد. (لینک)
(Geoffrey L. Bell) – دبیر اجرایی:
(Geoffrey L. Bell) جفری ال بلّ، دبیر اجرایی – متولد ۱۹۳۹ در انگلیس / گریمسبی Grimsby – با آغاز کار در خزانهداری سلطنتی انگلیس.
وی بین سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۹، مشاور اقتصادی سفارت بریتانیا در واشنگتن بود و پس از آن به عنوان معاون رییس در بانک اشرودرز (Schroders Bank) منصوب گردید.
وی سپس ریاست بانک (The bank Guinness Mahon Holdings) را بین سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳ عهدهدار شد.
جفری بل، از بنیانگذاران گروه سی (۳۰) میباشد. وی در سال ۱۹۸۷، به دعوت بنیاد راکفلر، مأمور به همکاری در تأسیس این گروه گردید و هم چنان مدیر اجرایی آن باقی مانده است.
وی در سال ۱۹۸۲، شرکت خصوصی جفری بل و شرکاء را جهت ارائه مشاوره و توصیه به بانک مرکزی و بانکهای دولتی در سرتاسر جهان را تأسیس نمود که بانک مرکزی ونزوئلا از مشتریان اصلی این شرکت میباشد.
Stanley Fischer – عضو اصلی:
استنلی فیشر (Stanley Fischer) – متولد ۱۹۴۲ در رودزیای شمالی (زامبیای جدید) – وی در اوایل جوانی با همسرش به اسراییل رفت و همسرش در آنجا رییس یک روستای مخصوص رسیدگی به معلولین (Aleh Negev) شد. او عضو یک خانواده یهودی در مازابوکا میباشد.
پروفسور فیشر، ابتدا از مدیران ارشد بانک اسرائیل شد و بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ ریاست سیتی گروپ (Citigroup) در امریکا را برعهده گرفت.
فیشر از ژانویه ۱۹۸۸ تا اوت ۱۹۹۰ معاون رئیس جمهور در اقتصاد توسعه و اقتصاددان ارشد بانک جهانی بود و از سپتامبر ۱۹۹۴ تا پایان ماه اوت سال ۲۰۰۱، معاون اول صندوق بینالمللی پول شد.
وی کتابهای بسیاری تألیف نموده که از جمله آنها «اقتصاد خُرد و کلان – B.Sc (Econ) and M.Sc. (Econ) » میباشد.
وی عضو همکار در انجمن اقتصاد و آکادمی هنر و علوم امریکا – عضو شورای روابط خارجی گروه سی (G-30) – عضو کمیسیون سه جانبه – عضو Guggenheim – عضو دفتر ملی پژوهشهای اقتصادی ED که طراح نرمافزار مؤسسه اقتصاد بینالملل است – عضو بانک جهانی زنان و گروه بینالمللی بحران و هم چنین عضو هیئت مشورتی دانشکده جدید اقتصاد مسکو میباشد.
مرتبط:
■ فراماسون و تئوری توطئه «نظم نوین جهانی» – کمیسیون سه جانبهی کنترل
مالکیت و کنترل ۹۰% رسانههای امریکا، در اختیار شش شرکت و هفت یهودی
مواد مصرفی جهان، فقط در اختیار و کنترل ده شرکت
خطرناکترین طرحهای قرن برای جهان
دیوید راک فلر (David Rockefeller )
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل ششم/ کنفرانس ۲۰۱۴/ نفت، اطلاعات، نظامی و دموکراسی
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل پنجم/ کنفرانس ۲۰۱۳ با شعار شفافسازی و بازگرداندن اعتماد
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل چهارم
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل سوم
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل دوم
سازمان مخوف بیلدربرگ – فصل دوم
ILLUMINATI – اتاق فکر شیطان/ فصل سوم:
ILLUMINATI – اتاق فکر شیطان/ فصل دوم:
Illuminati – ایلّومیناتی، اتاق فکر شیطان/ فصل اول: