بسم الله الرحمن الرحیم، الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

سلام دوستان؛

ازدواج زن و مرد و تشکیل خانواده، امری نیست که پس از چندین قرن، بشر به ضرورت آن پی‌برده باشد و آن را وضع نموده باشد و یا پس از گذشت قرون و رشد عقلی، فکری، علمی و صنعتی، به این نتیجه رسیده باشد که دیگر مانند گذشته ضرورت ندارد؛ بلکه برای اولین آدم همسری برای ازدواج خلق شد و تا انسان (زن و مرد) هست، ازدواج نیز هست.

این که فرافکنی می‌کنند، بدون ازدواج نیز می‌توان زندگی مشترک تشکیل داد و برای آن که تطهیر شود، نامش را “ازدواج سفید” بگذارند، یا کارهای جعلی و خطا مانند: همجنس‌بازی، استمناء، زنا، لواط و را جایگزین نمایند و مانند امریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی، این رفتارهای ناهنجار را قانونی نموده و تبلیغ و حتی تحمیل نمایند تا فراگیر شود؛ همان بدل‌سازی توسط اندیشه‌های شیطانی [ماسونی] و دام‌های سیاسی برای استیلای نظام سلطه می‌باشد که شرح آن بحث ما را از موضوع مورد نظر خارج می‌سازد.

این رفتارها،  در نهایت نیاز جنسی را به شکل نادرست، نامطلوب و مضر، برای مدت کوتاهی ارضا می‌کنند و زندگی مشترک بدون ازدواج نیز فقط بدن انسان را شامل می‌گردد که یا ارضای غرایز است و یا در نهایت بارداری و زاییدن.

بنابراین، مقولۀ ازدواج را می‌توان و باید از زوایای گوناگونی مورد مطالعه و بحث قرار داد تا معلوم شود چرا “بدل” ندارد؟!

از جمله زوایای امر ازدواج این است که ماهیت ازدواج، وصال عاشق و معشوق و یا … نمی‌باشد، بلکه یک “قرارداد” است، منتهی قراردادی بسیار حیات‌بخش، نظام‌دهنده و مقدس. لذا در همه دنیا، ملت‌ها در ادیان، مذاهب، مکاتب و فرهنگ‌های گوناگون، برای ازدواج یک ارزش ویژه‌ای قائل هستند و مراسم عقد این قرار داد را یا در اماکن مقدسی چون، حرم، مسجد، کلیسا، معبد و … برگزارمی‌کنند و یا دست کم یک شکل معنوی به آن می‌دهند و از شخصیت روحانی ومعنوی می‌خواهند که این عقد را بین طرفین جاری نماید. به یک دیگر حلقه ازدواج می‌دهند و … .

در همین امریکا، اروپا و سایر کشورهایی که فرهنگ‌های منحطی چون ارتباط زناشویی بدون ازدواج [زنا] در آنها رایج و عادی‌سازی شده است نیز “ازدواج” یک حرمت و ارزش ویژه‌ای دارد و چه در فرهنگ عمومی مردم، و چه در نظامات اجتماعی و قوانین، نگاه به شخص “متأهل” متفاوت است. در همان کشورها نیز به رغم ترویج و تشویق به زنا، بین زن فاحشه و مرد هوسران و زناکار، با زن و مرد متأهل، تفاوت خاصی قائل هستند و جالب آن که اگر بخواهند آبروی سیاستمداری ببرند، روابط آزاد او را افشا می‌کنند!

“ازدواج”، پیش از هر امری، یک قراردادی است که بین زن و مردی منعقد می‌گردد، منتهی عقد و قراردادی که رنگ و بوی انسانی دارد، نه صرفاً حیوانی. لذا اگر برای خدا باشد، رنگ الهی به خود می‌گیرد و از عبادات، مستحبات، سنّت رسول الله صلوات الله علیه و آله و عمل صالحی در سطح اعلا نیز محسوب می‌گردد و احکام بسیاری بر آن مترتب می‌شود.

درهر دین، مذهب، مکتب و فرهنگی، همین که این قرارداد بین دختر و پسر و یا زن و مردی منعقد می‌گردد، یک سری قوانین فردی و اجتماعی بر شخص و جامعه مترتب می‌گردد که سبب شاکلۀ ساختار خانواده و نیز جامعه می‌گردد. به عنوان مثال در اسلام عزیز و برخی دیگر از ادیان و مذاهب و حتی مکاتب:

دیگر آن که رفتار و تعامل مرد با زن، باید مانند رفتار با یک گُل (ریحانه)، نرم و لطیف باشد، نه مانند برخورد با یک قهرمان در برابر مشکلات عدیدۀ زندگی و … .

نکته:

بنابراین، ازدواج در اصل و ماهیت خودش، یک قرارداد انسانی و الهی بسیار بزرگ می‌باشد که حقوقی را بر زن، مرد، فرزندان، خویشان، جامعه، حکومت و … مترتب می‌سازد، و البته در اسلام، به حد اعلی، کمال و زیبایی.

از این‌رو، عشق، وصال، رسیدن عاشق و معشوق به یکدیگر و …، می‌تواند جنبه‌های دیگر امر ازدواج باشد و ‌ممکن است ازدواجی اصلاً چنین جنبه‌ای نداشته باشد؛ چه در ابتدا و چه در تداوم آن، اما بدیهی است که عشق، محبت، مودت (ظهور محبت)، وصال و … به امر ازدواج روح می‌بخشد و سبب زنده، بانشاط و پایدار بودن آن می‌گردد و زحمت‌ها را رحمت مبدل می‌سازد.

این که می‌بینید در ذهن برخی شبهه ایجاد می‌شود و یا ایجاد می‌کنند که اگر فلانی آدم خوبی نبود، ولایی نبود و یا حتی دشمن بود، پس چرا با امام ازدواج کرد و یا دخترش را به امام داد و یا با خانواده امام وصلت نمود و …، علتش همین است که ازدواج، پیش از عشق و عاشقی و یا حتی پسند، یک قرارداد است و قرارداد ممکن است به هر علتی منعقد گردد.

به عنوان مثال: برخی برای حفظ سرمایه و یا افزودن آن، گزینه‌ای را برای ازدواج انتخاب می‌کنند – برخی دیگر برای ادارۀ ارث و میراث ازدواج می‌کنند – برخی برای اهداف سیاسی ازدواج می‌کنند – برخی برای اهداف اجتماعی ازدواج می‌کنند – برخی برای حفظ خود، قوم، قبیله یا حتی یک امّت ازدواج می‌کنند – برخی برای پیوند بین اقوام ازدواج می‌کنند … و التبه معمول این است که دو طرف به واسطه نظر اولیه، جذب اولیه، محبت ابتدایی و … یکدیگر را برای همسری می‌پسندند، و ای کاش تمامی این اهداف، در نهایت برای خدا باشد، و ای کاش، بین آنها محبت، مودت و رحمت [وجود بخشی الهی] ایجاد شود، تا روح همسری، همکاری، همزیستی، سازش، گذشت و ایثار، شور و نشاط و اشتیاق به کانون مقدس خانواده، روح بخشد.

ع. چینی‌چیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *