پس از امضای غیر قانونی سند ۲۰۳۰ که به موضوعات بسیاری در عرصههای فرهنگی، آموزشی و حتی اقتصادی و … ارتباط دارد، نظر موافقین و مخالفین بیشتر متوجه جنبهی آموزشی آن و به ویژه آموزش روابط جنسی به کودکان در مدارس گردید.
ع. چینیچیان/ بیتردید هر کار خوب، پسندیده و مفیدی و یا هر کار بد، ناپسند و مضری، باید مبتنی بر حکمتهای آن باشد که اگر کار خوب بود، به آن “حکمت” گفته میشود و اگر کار بد بود، به آن “توجیه برای تطهیر و فریب اذهان عمومی” گفته میشود، و هر دو برای پذیرش، نیازمند به تبلیغات گسترده میباشند.
“آموزش امور و روابطه جنسی به کودکان“، از جمله همان کارهای زشت، ناپسند و مضری می باشد که اذهان عمومی به خودی خود آن را نمیپسندد و جایز نمیداند، لذا محتاج به “توجیه” میباشد.
در مقام توجیه، چه در خارج از کشور و چه در ایران، گفتند: «آموزش روابط جنسی به کودکان، سبب آگاهی، هوشیاری و مراقبت کودکان از ابتلا به بیماریهای مراقبتی (مانند ایدز) و نیز کاهش میزان تجاوزات جنسی به کودکان و هم چنین سنین دیگر میگردد، چرا که همین کودکان هستند که به سنین نوجوانی، جوانی و … میرسند؟»
این توجیهات غلط، برای مردمان عوام در اروپا و امریکا، قابل پذیرشتر میباشد و برای مردمان با فرهنگ اصیل و مسلمان در کشورهای اسلامی، چون ایران و …، نادرستتر و غلط تر به نظر میرسد، چرا که فرهنگها بسیار متفاوت میباشند.
اکثریت قریب به اتفاق کودکان ایرانی، با یک دیگر روابط جنسی ندارند که احتمال ابتلا به بیماری بدهند، و فرهنگ روابط جنسی، از جمله «تجاوز به کودکان»، برای همان کشورها و ملتهایی است که با افتخار در آمارهای رسمی خود اظهار میدارند که کثرت قابل توجهی از پسران و دختران آنها، برای اولین بار، با خانوادهی اول (پدر، مادر، فرزند و خواهر، برادر) آمیزش دارند و اکثر قریب به اتفاق آن نیز با «تجاوز» صورت میگیرد! و اسفبارتر آن که طبق آمارهای خودشان، در مورد “تجاوز جنسی“، خویشان پس از خانوادهی اول قرار دارند و سپس دوستان خانوادگی، و بالاخره غریبهها در پایین جدول قرار میگیرند.
بیتردید اگر این آموزشها، سبب آشنایی، توجه و رغبت زودرس کودکان به گرایشات جنسی نگردد، سبب حفاظت از بیماریها و بروز ناهنجاریهای بیشتر اخلاقی و رفتاری نیز نمیگردد؛ و اگر کمترین اثر مثبتی داشت، برای خودشان مفید واقع میگردید.
نگاهی هر چند گذرا، به آمارهای رسمی کشورهای به اصطلاح مترقی، متمدن، برخوردار از دموکراسی (به ویژه آزادی جنسی) و آخرین متدهای آموزشی (که سندهایی چون ۲۰۳۰ را تدوین کرده و به کشورهای دیگر دیکته و تحمیل میکنند تا مثل خودشان شوند)، بیانگر اثرات این متدها میباشد:
یک – به گزارش مرکز آمار تجارت کودکان و تجاوز به کودکان در آلمان (Statistik Kindesmissbrauch in Deutschland ) ، ۱۰٪ از کلیهی کودکان آلمانی مورد شکنجههای جسمی و تجاوز قرار میگیرند. بنا بر همین گزارش: روند این جنایت حدود ده برابر افزایش یافته است.
۱.۲ میلیون کودک تا سن ۱۴ سالگی و ۱.۵ میلیون نفر تا سن ۱۸ سالگی، مورد تجاوز قرار گرفتهاند .
این گزارش میافزاید: اسفبارتر آن که آمار کلی نشان میدهد که کودکان پسر به مراتب بیش از کودکان دختر مورد شکنجه و تجاوز جنسی قرار میگیرند و تناسب آنها ۶۱.۶٪ در مقابل ۳۸.۴٪ است. و در سنین بالاتر به ۷۱.۲٪ پسران و ۵۱.۸٪ دختران میرسد .
این مرکز آمار بسیار وحشتناکی را از سن قربانیان (شکنجه، تجاوز و تجارت) و نسبت آنان با مرتکبین جرم منتشره نموده است:
قربانیان ۰ تا ۴ سال – توسط :
والدین: ۶۳.۱۶٪
همسایه: ۵.۲۶٪
بیگانه: ۱۰.۵۳٪
نامعلوم: ۲۱.۰۳٪
قربانیان ۵ تا ۱۰ سال – توسط:
والدین: ۲۱.۸۸٪
همسایه: ۲۱.۸۸٪
بیگانه: ۵۳.۱۳٪
نامعلوم: ۳.۱۳٪
قربانیان ۱۱ تا ۱۵ سال – توسط :
والدین: ۳۸.۴۶٪
همسایه: ۱۸.۴۶٪
بیگانه: ۲۷.۶۹٪
نامعلوم: ۱۵.۳۹٪
قربانیان ۱۵ سال به بالا – توسط :
والدین: ۲۸٪
همسایه: ۱۶٪
بیگانه: ۵۶٪
نامعلوم: ۰٪
دو – به گزارش dpa منتشر شده در Focus:
در آلمان، در عرض یک سال بیش از ۱۴۰۰۰ کودک قربانی سوء استفاده جنسی شدهاند و هم اکنون نیز متوسط این رقم برابر با روزانه ۱۱ کودک میباشد.
این رقم ۴% بیشتر از آمار سال گذشته است. [البته این آمار فقط مربوط به شکایات ثبت شده میباشد].
سه – به گزارش USA Today در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۴، به نقل از مرکز CDC:
●- در امریکا، حدوداً از هر پنج زن، یک نفر مورد تجاوز قرار میگیرد!
●- ۱۹.۳ درصد از زنان، دست کم یکبار مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند!
●- آمارها نشان میدهد که ۷۰ درصد از زنان قربانی، قبل از ۲۵ سالگی و ۴۰ درصد نیز قبل از ۱۸ سالگی مورد تجاوز قرار گرفتهاند!
چهار – به گزارش Rainn:
●- در امریکا در هر ۹۸ ثانیه، یک تجاوز جنسی صورت میگیرد!
●- ۱۵ درصد از قربانیان را کودکان بین ۱۲ تا ۱۷ سال تشکیل میدهند!
●- سنین ۱۲ تا ۳۴ سالگی، بیش از همه در معرض خطر تجاوز جنسی قرار دارند!
رقم قربانیان تجاوز جنسی بین سنین ۱۶ تا ۱۹، چهار برابر جمعیت عمومی قربانیان میباشد!
پنج – انگلیس:
بریتانیا یا همان انگلستان، در بین سایر کشورهای اروپایی، مفتخر به گسترش آزادیهای جنسی بین دختران و پسران، زنان و مردان و حتی هم جنسبازان میباشد، اما «تجاوز جنسی» موضوع دیگری است و میگویند این آموزشها، از آمار تجاوزات میکاهد!
مرکز مطالعات بحران تجاوز (rape crisis org.) مینویسد:
●- طی ۱۲ ماه تا ۳۱ مارس ۲۰۱۶، به بیش از ۱۷۱ هزار گزارش تلفنی پاسخ داده است، یعنی بیش از سه هزار مورد در هر هفته!
●- این رقم به نسبت سال ۲۰۱۵ به بیش از ۱۵ درصد افزایش یافته است!
●- ۹۵ درصد از افرادی که از این مرکز تقاضای مشاوره و حمایت و … نمودهاند را زنان تشکیل میدهند!
●- ۴۲ درصد از گزارش دهندگان، متأثر از تجاوز جنسی در سنین کودکی خود بودهاند!
●- ۱۷۰۰ در سنین ۱۵ ساله و کمتر مورد تجاوز جنسی قرار گرفتهاند که نسبت به سال گذشته، ۱۳ درصد افزایش نشان میدهد و ۳۳ درصد به زیر ۲۵ سال اختصاص دارد که ۸ درصد افزایش نشان میدهد!
●- در انگلیس تقریباً هر سال ۸۵۰۰۰ زن و ۱۲۰۰۰ مرد، مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند!
●- از هر پنج زن، یک نفر بین سنین ۱۶ تا ۵۹ سالگی مورد تجاوز قرار گرفته است و این آمار فقط ۱۵ درصد از قربانیان را تشکیل میدهد که به پلیس گزارش دادهاند (مابقی از ترس آبرو یا خطر، گزارش نمیدهند).
انگلیس، همجون آفریقای جنوبی، هند و زیمبابوه، جزو پنج کشور اول جهان در تجاوز جنسی به کودکان قرار دارد!
شش – باز هم انگلیس:
به گزارش «IBT – Internationl Business Time»:
●- بریتانیا یا همان انگلیس، همجون آفریقای جنوبی، هند و زیمبابوه، جزو پنج کشور اول جهان در تجاوز جنسی به کودکان قرار دارد!
این خبرگزاری به نقل از مرکز رسمی “NSPCC – انجمن ملی پیشگیری از بیرحمی علیه کودکان” نوشته است:
●- در انگلیس، از هر ۴ کودک یکی [۴.۸ درصد کودکان]، قربانی تجاوز جنسی شده است و ۹۰ درصد این قربانیان، تجاوز کننده به خود را میشناسند!
●- در سال ۱۳/۲۰۱۲، دقیقا ۱۸۹۱۵ جنایت جنسی علیه کودکان زیر ۱۶ سال ثبت شده است که ۴۱۷۱ مورد مربوط به دختران و ۱۲۶۷مورد مربوط به پسران قربانی زیر ۱۳ سال میباشد!
***- تردید نداشته باشیم که نه تنها اباحهگری جنسی، همجنسگرایی و حتی کثرت فرزندان بیهویت، بلکه “تجاوز جنسی” به ویژه علیه کودکان، خواست هدفدار فرهنگ شیطانپرستی “فراماسون” میباشد که توسط حکومتهای سلطه، به جهانیان تحمیل میگردد.