اگر سلامت جسمی، روانی، روحی، ایمانی و نیز سعادت دنیا و آخرت خود و جامعه را می‌خواهیم، اگر نیل به کمال در عرصه‌ها و شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی دغدغه‌ی اصلی ماست، اگر طالب رشد و رسیدن به قله‌های تمدن اسلامی هستیم و بالاخره اگر حفظ، استحکام و بقای این نظام را می‌خواهیم، باید با تحولی اساسی، فرهنگ و سبک ازدواج را تغییر دهیم، وگرنه سقوط حتمی است.

ایران‌پی‌ان – یادداشت/ جمعیت زندگی: به نظر می‌رسد مسئولین، نهادها، سازمان‌ها و در رأس آنها دولت و مجلس، و بالتبع رسانه‌ها و اذهان عمومی، هنوز [و البته طبق معمول] به اهمیّت و عمق بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۹۱/۰۷/۲۳ مبنی بر «بازپرداختن به سبک زندگی» آن طور که باید درک نکرده و پی نبرده‌اند و به ضرورت اجتناب ناپذیر تحقق آن توجه لازم را ننموده‌اند. ایشان در این بیانات حتی به برخی از شئون زندگی فردی و اجتماعی مردم به صورت موضوعی اشاره نمودند که در رأس آنها مسئله «خانواده و ازدواج» بود. (۱)

هر چند ازدواج و تشکیل خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی که چگونگی ساختار یک جامعه را شکل می‌دهد، علل و آثار بسیاری دارد، اما تردیدی نیست که ارضای غریزه‌ی جنسی از راه درست و سالم را می‌توان از مهم‌ترین و مؤثرین دستآوردهای ازدواج برشمرد.

عریزه جنسی:

غریزه جنسی و میل به ارضای آن در انسان از نوع یک هوا و هوس اتفاقی و ساده، مثل میل به داشتن لباس یا خودرویی گران قیمت، یا ابزار زندگی مرفه و یا خوردن غذایی لذیذ نیست که بتوان گفت، خود را کنترل و امساک کنید، بلکه میلی مبتنی بر نیاز طبیعی و شدید انسان، مانند میل به خوردن و نوشیدن است. پس اگر نیاز و میل به خوردن و نوشیدن قابل بی‌توجهی و سرکوب باشد، غریزه جنسی نیز قابل خواهد بود.

خداوند متعال در ماه مبارک رمضان نیز که برای کنترل و امساک نیازهای بدن است، حتی برای یک شبانه روز کامل ممنوعیت و محرومیتی قرار نداد، پس چگونه می‌توان از یک انسان سالم، به ویژه نوجوان و جوان انتظار داشت تا میل به ارضای غریزه‌ی جنسی خود را کنترل، حبس و یا سرکوب نماید؟!

خداوند متعال در ماه مبارک رمضان نیز که برای کنترل و امساک نیازهای بدن است، حتی برای یک شبانه روز کامل ممنوعیت و محرومیتی قرار نداد، پس چگونه می‌توان از یک انسان سالم، به ویژه نوجوان و جوان انتظار داشت تا میل به ارضای غریزه‌ی جنسی خود را کنترل، حبس و یا سرکوب نماید؟!

بی‌تردید پاسخ به نیاز غریزه جنسی، مثل هر نیاز دیگری از یک راه حلال و چندین راه حرام میسر است. هم چنان که می‌شود نیاز و میل به خوردن را با غذایی حلال، پاک و لذیذ پاسخ داد و یا با غذایی حرام، از کسب حرام، مال غیر، مال یتیم و … رفع نیاز نمود، غریزه جنسی را نیز می‌تواند با یک راه [ازدواج] و یا چندین راه حرام و مضر مانند: استمناء، زنا، لواط یا طرق دیگر ارضا نمود. ولی در دین و فرهنگ اصیل ما، تنها راه درست و سالم و پر ثمر ازدواج است، چه به صورت دائم و چه به صورت موقت. پس اگر زندگی سالم، جوان سالم، نسل سالم و جامعه سالم و قادر به رشد می‌خواهیم، ناچاریم تا تغییر و تحولی در «فرهنگ و سبک ازدواج» ایجاد نماییم. وگرنه سقوط و هلاکت حتمی است و با إن شاء الله و ماشاء الله نیز کاری درست نمی‌شود.

موانع ازدواج فقط مسکن و اشتغال نیست:

تغییر و تحول در «فرهنگ و سبک ازدواج» ساده نیست. با شعار ایجاد نمی‌شود، گوشت و مرغ نیست که بتوان به هنگام بحران از خارج وارد و توزیع کرد. سکه نیست که بتوان به هنگام کاهش عرضه نسبت به تقاضا، ضرب نموده و پیش فروش کرد، بلکه فرهنگی رایج و حاکم بر اذهان عمومی و رفتارهاست که ایجاد تحول در آن مستلزم پیش زمینه‌ها و برنامه ریزی‌های گسترده‌ای در عرصه‌های متفاوت است. مستلزم شناخت موانع در درجه اول، و یافتن راه کار مناسب برای کنار گذاشتن موانع در درجه دوم است.

موانع ازدواج که فقط مسکن و اشتغال نیست. نه دختر حاضر است در سنین نوجوانی و جوانی ازدواج کند و نه پدر و مادرش به این کار رضایت می‌دهند – در فرهنگ حاکم بر جامعه ما، تحصیلات دانشگاهی برای دختران مهم‌تر از ازدواج است! بدیهی است که پس از اتمام دانشگاه، دیگر نه سنّ مناسبی برای ازدواج دارند و نه دیگر هر کسی را قبول می‌کنند و اساساً خواستگار زیای هم ندارند که مایل به ازدواج با آنها باشند. کدام خواستگاری برای یک دختر ۲۵ ساله‌ی فارغ التحصیل که لابد می‌خواهد پس از تحصیل سر کار رفته و خودش حقوق و درآمدی داشته باشد مناسب است؟! و آیا تمامی نیازها، کشش‌ها و تمایلات روانی او به عشق و هم چنین شهوت، تا اخذ کارشناسی یا ارشد تعطیل است یا در اوج ظهور، خودنمایی و فشار است؟

مگر می‌توان به یک پسر جوان گفت: لطفاً کلید خاموش تمایل فطری به همسر و نیاز غریزی و فشار شهوتت را تا اخذ مدرک کارشناسی، پایان خدمت سربازی، یافتن شغل مناسب، تهیه مسکن و خودروی قابل توجه، به دست آوردن ده‌ها میلیون تومان فقط برای مخارج خواستگاری، عقد، نامزدی، عروسی و … خاموش کن و در مقابل هر دختری که بدون هیچ پیش و شرطی (که فقط برای ازدواج دارد) خود را به تو عرضه می‌کند، حضرت یوسف (ع) باش؟! اینها همه شعار و خود فریبی است. باید چاره‌ای صحیح، علمی، کاربردی و عملی یافت.

توصیه‌های کاربردی:

توجه مجلس به تصویب قوانین لازم و نظارت بر حسن اجرای آنها – توجه دولت برای رفع موانع کلان اولیه‌ی ازدواج (مثل مسکن و اشتغال یا وام و …)  – یا تلاش (اگر بکنند) رسانه ملی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، مطبوعات و نهادهای فرهنگی و تبلیغی برای آموزش و تبلیغ در فرهنگ‌سازی ازدواج و … یک مقوله است، اما اراده، تصمیم و همّت مردم – به ویژه جوانان و والدین‌شان –  برای تسهیل و تسریع ازدواج یک مقوله دیگر است و این خودِ مردم هستند که باید انقلابی در این عرصه به راه‌اندازند.

امروزه موانعی که والدین برای ازدواج زودتر فرزندانشان ایجاد می‌کنند به مراتب بیش از خواست و نیاز خود آنهاست و فرهنگ‌ها و سنّت‌های غلط، بیشتر از ناحیه پدر و مادر به جوانان القا می‌گردد. این فرهنگ‌ها و سنّت‌های دست و پا گیر و منحط، مثل زیاد بودن مهریه، گران و خارجی بودن جهیزیه، سنگین و پر هزینه بودن مراسم، ضرورت برخورداری از مسکن و خودرو و درآمد کلان و یا دست کم مناسب، ضرورت تهیه سرویس‌های طلا و جواهر گران قیمت و قیمت‌گذاری روی دختر و شأنیت او بر اساس نرخ کالا، ایجاد بدبینی نسبت به سلامت دختران در پسرها و خلاصه عدم توجه به نیازهای طبیعی آنان و بافت فرهنگی خانه و خانواده، از مؤثرترین علل کاهش نرخ و سنّ ازدواج و بروز ناهنجاری‌های رفتاری در افراد و جامعه است. چه اشکالی دارد اگر:

*- دختران تصمیم بگیرند قبل از دانشگاه به ازدواج بیاندیشند؟

*- پدران و مادران [که خود دورانی جوان بودند]، نیاز روانی و جنسی فرزند جوان خود را درک و باور کنند؛ چرا هر کسی می‌خواهد به خود القا کند که این نیاز و فشار مال دیگران است و فرزند من متفاوت است؟

*- چرا پدرها و مادرها منتظر اکمال رشد فرزند و برخورداری او از تمامی نیازهای اساسی زندگی هستند؟ مگر خودشان پس از چند دهه کار و تلاش توانسته‌اند به راحتی شغل مناسب، درآمد کافی، مسکن خوب و خودروی آن چنانی داشته باشند؟

*- چه اشکالی دارد اگر عروس و داماد جوان، یک مدتی (هر چند کوتاه) در یک اتاق منزل پدری داماد یا عروس زندگی کنند؟ آیا آپارتمان همه‌ی خانواده‌ها کوچک و تعداد خانوار همگان بسیار است؟

*- چه اشکالی دارد اگر مهریه و جهیزیه زیاد و سنگین نباشد؟

*- چه اتفاق هولناکی می‌افتد اگر مراسم چندگانه مفصل در تالارهای آن چنانی برگزار نگردد؟! دختر و پسر با هم ازدواج کنند، ولیمه ساده‌ای بدهند و پول چندین وعده تالار با صرف شام را هزینه یک سفر لذت بخش یا مایحتاج زندگی مشترک خود نمایند؟

*- چه اتفاق هولناکی می‌افتد اگر مراسم چندگانه مفصل در تالارهای آن چنانی برگزار نگردد؟! دختر و پسر با هم ازدواج کنند، ولیمه ساده‌ای بدهند و پول چندین وعده تالار با صرف شام را هزینه یک سفر لذت بخش یا مایحتاج زندگی مشترک خود نمایند؟

*- چه اشکالی دارد اگر والدین پسر و دختر، همان طور که در خانه برای فرزندشان هزینه می‌کردند، هر کدام همان مقدار را برای یک یا دو سال به عنوان کمک هزینه زندگی مشترک فرزندشان اختصاص دهند؟!

*- چه اشکالی دارد اگر مجلس و دولت، همسری و مادری را برای دختران و زنان شغل محسوب نمایند و آنان را از امتیازاتی چون: وام، کمک هزینه، بیمه و بازنشستگی مادری برخوردار نماید تا دختران در جامعه امروزی تأمین آتیه‌ی خود را منوط به اشتغال بیرون از خانه نبینند؟ آیا هزینه‌ی چنین سیاست‌هایی به مراتب کمتر از هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم کاهش سنّ ازدواج، ازدیاد طلاق، رواج فساد و فحشا، بیماری‌های روحی، روانی و جسمی، تزلزل اعتقادها و ایمان‌ها و بروز ناهنجاری‌های رفتاری نیست؟

البته بحث بسیار است، اما مهم این است که باید و باید و باید که تحول و انقلابی در «فرهنگ و سبک ازدواج» ایجاد نماییم، وگرنه سقوط حتمی است و مهم‌ترین عناصر این تحول و انقلاب، خود جوانان و سپس خانواده‌های آنان می‌باشند.

دبیر جمعیت: ع. چینی‌چیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *