زایمان توأمان دو یا چند فرزند نعمت است یا نقمت؟ دولت و سازمان‌های ذیربط چه حمایتی می‌کنند؟

Iranpn– یادداشت/جمعیت زندگی: سریال «خداحافظ بچه» و پخش آن در ماه مبارک رمضان که جبرا بر کثرت بینندگان می‌افزاید، فرصت و بهانه‌ی خوبی است که اذهان عمومی و به ویژه دولت و سازمان‌های مربوطه توجه ویژه و نگاهی دوباره و اصلاح شده به این مهم داشته باشند.

البته اصلاً تم و سکانس‌های این سریال مورد بحث نیست. بالاخره سریال سبکی است مانند اغلب سریال‌های ایرانی که صبح تولید شده و شب پخش می‌گردد و بالتبع هیچ فرصتی برای تدوین فیلم‌نامه و کار کیفی و سپس نظارت در مرحله تولید نیز باقی نمی‌ماند. هر چند که معمولاً در این سریال‌ها، به ویژه در ماه مبارک رمضان، همیشه فرصت برای نیش زهرآلود زدن به اسلام، احکام و فرهنگ اسلامی همیشه مغتنم شمرده شده است. مثل بد و بدبخت کننده جلوه دادن ازدواج موقت، که تنها جایگزین آن زناست. یا این که بگویند: فقط کسانی چنین ازدواج‌هایی دارند که یا مرد پولدار است و یا زن بی کس و کار؟! گویی فقط مردان فقیر و زنان با کس و کار گرفتار روابط آزاد جنسی و زنا شده و می‌شوند!

یا آن که نشان دهند زن و شوهری تصمیم به بالا رفتن از دیوار مردم و ربودن فرزند آنها را دارند، اما در عین حال مقید به رعایت محرم و نامحرم هستند؟! یا آدم‌ربایی را راحت و جاذب جلوه دهند، اما از زبان آدم ربا، رشوه را نکوهش کنند و …! البته عادت کردیم و چاره‌ای نیست. نیش فیلم‌ها و سریال‌ها به فرهنگ و احکام اسلامی، نه از ره کینه‌ست، بلکه گویا اقتصای طبیعت‌شان این است.

اما در هر حال موضوع زایمان توأمان دو یا چند فرزند در اذهان عمومی مطرح شد و خوب است که از همین فرصت و بهانه استفاده و نگاهی کوتاه به واقعیت‌ها داشته باشیم.

*- هفته پیش مطلع شدیم که مادری در اصفهان ۵ قلو زایید و بر دل پدر و مادر به جای خوشحالی، غم دنیا نشست و تلاش کردند تا قبل از آن که محبت و مسئولیت بیشتری ایجاد شود، همه کرامت‌های انسانی و احساسات پاک و عمیق پدر و مادری را زنده به گور کرده و فرزندان خود را به دیگران ببخشند!

*- هم چنین در سال گذشته با خبر شدیم، مادری که ده سال پیش ده قلو دختر زاییده بود و پدر و مادر با مشقت‌های طاقت‌فرسا آنها را نگه‌داشته و بزرگ کرده بودند، پس از ده سال مجددا باردار شد و این بار نیز ده قولوی دختر به دنیا آورد و مجبور شد همه آنها را با التماس به دیگران ببخشد!

بدیهی است که این تراژدی دردناک بخشش فرزند به دیگران، که آثار سوئی بر روان و اعصاب والدین، سرنوشت اولاد و ساختار فرهنگی جامعه دارد، هیچ علتی به جز فقر یا دست کم فشار مالی و عدم توانایی معیشتی در اداره آنها ندارد.

اما مگر سالانه در کشور چند فرزند دو یا چند قلو به دنیا می‌آیند؟ و آیا این تولدها باید نعمت قلمداد گردند و یا نقمت و بدبختی؟! و آیا نوع نگاه و چگونگی برخورد با این پدیده‌ی نادر، صرفا به دانش، بینش و فرهنگ والدین بر می‌گردد، یا به نوع نگاه، توجه و عملکرد قانون، دولت و سازمان‌های ذیربط؟

نگاه به زایمان توأمان دو یا چند فرزند در کشورهای غربی:

 در اغلب کشورهای غربی، نگاه به زایمان توأمان دو یا چند فرزند، نگاهی بسیار مثبت، اطمینان‌آور و نشاط بخش است. چرا که اولاً آنها در عین حالی که تک فرزندی را با تبلیغات گسترده به ما القا می‌کنند، خود به آثار و نتایج بسیار سوء رشد منفی و پیر شدن کشور در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و … به خوبی و به درستی پی‌برده‌اند و با سیاست‌های حمایتی و تبلیغات گسترده مشوق تولید مثل بیشتر هستند و ثانیا محاسبه کرده‌اند که مگر سالانه در کشور چند دو یا چند قلو به دنیا می‌آیند و حمایت مالی از آنها چقدر هزینه دارد؟ و ثالثاً تبعات و هزینه‌های مترتب مستقیم و غیر مستقیم سقط جنین یا واگذاری فرزند به بهزیستی یا دیگران چه مقدار بیشتر از هزینه‌های حمایتی است؟

*- مادری ایرانی را می شناختیم که به جهت نوع کار همسرش، سالی چند سفر به کانادا داشت. در یکی از همین سفرها باردار بود و آنجا برای سونو و انجام معاینات و آزمایشات به بیمارستانی رفت و معلوم شد که وی سه قلو حامله است. بیمارستان با منت و حتی تقبل هزینه بلیط رفت و برگشت به وی اصرار داشت که برای وضع حمل به این بیمارستان بیاید تا تولد یک سه قلو در پرونده افتخارات این بیمارستان به ثبت رسد! اگر چه مادر و پدر و تابعیت آنها و بالتبع اولاد آنها، خارجی (ایرانی) بود.

*- هم چنین شاهدیم که در اغلب کشورهای غربی، حتی به دختران دبیرستانی یا نو دانشجویانی که به خاطر روابط جنسی – و البته نامشروع – باردار شده‌اند، توصیه می‌کنند که به هیچ وجه فرزند خود را سقط نکنند و اگر به خاطر سن کم مادر، نامشخص بودن پدر یا هزار درد بی درمان دیگر (از ضرورت ادامه تحصیل گرفته تا اعتیاد)، قادر به نگهداری و تربیت فرزند نیستند، آنها را به دنیا آورده و به سازمان‌های دولتی ذیربط بسپارند.

*- در اغلب ایالات کانادا، حتی سقط فرزند ناقص الخلقه [که در کشور ما با مجوز پزشک صورت می‌گیرد]، تخلف و جرم است. مادر باید فرزند را به دنیا آورد و نگه دارد، و البته دولت، چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ درمان یا پرستاری و آموزش و …، حمایت کافی می‌کند.

آمار تولد دو یا چند قولو:

ميزان شيوع دو قلو زايی در بلژيک ۱ به ۵۶‌، در سياهان آمريکا ۱ به ۷۰‌، در سفيد پوستان آمريکا ۱ به ۸۸، در ايتاليا ۱ به ۸۶، در يونان ۱ به ۱۳۰، در ژاپن ۱ به ۱۵۵ و در چين ۱ به ۳۰۰ می‌باشد.

از آمار تولد دو یا چند قلویی در ایران اطلاع دقیقی نداریم (البته ما اطلاع نداریم، نه این که آماری نیست)، اما مطالعات انجام شده در یک کلینیک تخصصی در اصفهان، نشان داده است که بین سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۳ (یعنی طی ۶ سال)، از مجموع ۱۸۷۹۰ زايمان انجام شده ۲۸۰ مورد از آن دو قلو بوده‌اند. یعنی ۱ به ۶۷ و آن هم طی شش سال. (۱)

تازه این آمار دو قلوها می‌باشد و بدیهی است که آمار سه قلوها یا بیشتر به مراتب کمتر از این رقم است و شاید سالانه در ایران تعداد مادرانی که ۴ یا ۵ قلو به دنیا می‌آورند، حتی به تعداد انگشتان دست هم نرسد و شاید در کل جهان سالانه سه، چهار و یا پنج مادر شش قلو یا بیشتر به دنیا آورند که موضوع به عنوان خبری جهانی رسانه‌ای می‌شود.

کوتاهی مجلس، دولت و سازمان‌ها:

با توجه به این آمار، چرا باید در مملکت ما که از فرهنگی اصیل و کهن ایرانی و غنی شده به فرهنگ الهی اسلام برخوردار است، زایش دو، سه یا چند قلو، به جای نعمت، نقمتی محسوب گردد و چرا باید پدران و مادران مجبور شوند که فرزندان خود را به دیگران ببخشند؟!

آیا اگر مجلس قوانینی در حمایت از این خانواده‌ها مصوب نماید و نیز دولت و سازمان‌های مربوطه حمایت از این موارد نادر را در اولویت قرار دهند، چه هزینه‌ی سرباری خواهد داشت؟

فرض کنیم در کشور ما سالانه دو هزار سه یا چهار قولو و یا بیشتر به دنیا بیایند، و دولت خود را موظف بداند که دست کم ماهانه برای هر کدام ۵۰۰ هزار تومان هزینه نماید، سر جمع یک میلیارد تومان می‌شود که از هزینه تولید یک سریال سخیف نیز کمتر است! و اگر ماهانه یک میلیون تومان هزینه تقبل نماید و تعداد نیز دو برابر این رقم باشد نیز هزینه‌اش از برگزاری چند همایش غیر ضروری که گاه با تصویر خواب و چرت برخی از شرکت کنندگان در آن نیز مواجه می‌شویم کمتر است! چه رسد به هزینه‌های سربار و تبعات سوء بخشش فرزندان به دیگران یا سپردن به بهزیستی و افزایش آمار یتیم.

اگر بیمارستانی مدعی شود که هزینه درمان و مراقبت‌های پزشکی هر سه قلو به بالایی که در این بیمارستان متولد می‌شوند را به مدت ده سال تقبل می‌کند، بعید است هزینه‌اش بیشتر از در آمد یک ماه همان بیمارستان از بخش زایمان باشد.

اگر بیمارستانی مدعی شود که هزینه درمان و مراقبت‌های پزشکی هر سه قلو به بالایی که در این بیمارستان متولد می‌شوند را به مدت ده سال تقبل می‌کند، بعید است هزینه‌اش بیشتر از در آمد یک ماه همان بیمارستان از بخش زایمان باشد.

لذا انتظار و مطالبه داریم تا وکلایی که با گزینش خودمان به نمایندگی از ما در مجلس قانونگذار حضور یافته‌اند، دولتی که با انتخاب خودمان مسئولیت اجرایی را بر عهده گرفته است و سازمان‌هایی که وظیفه‌ای جز خدمت به ما (مردم) ندارند، نگاه جدید، اصلاح شده و جدیدی‌تری به این موضوع مهم داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *